مکس دیوانه/مد مکس، جاده خشم بازسازی-بهروزشدهی اثر سه دهه پیش جورج میلر استرالیایی که به واسطه آن شهرت جهانی یافته بود در ماه سپتامبر 2015 برای نمایش خانگی توزیع شد. اگر از آن مجموعه و جهان عجیب و غریبی که میلر در آن مجموعه خلق کرده بود خوشتان آمده باشد این مکس هم میتواند شما را مجنون کند!
[نسخهای از این مطلب، پیشتر در ماهنامه سینمایی 24 منتشر شده است.]
مکس دیوانه [مد مکس]: جاده خشم (سه و نیم از 5)
Mad Max: Fury Road
تعداد کمی کارگردان شانس داشتهاند تا اثری از خود را بازسازی کنند از جمله استاد هیچکاک؛ و هیچ تضمینی هم نیست که این بازسازی به جای اعتبارسازی، اعتبار بر باد ندهد بهویژه وقتی فیلم اول یکی از کالتهای برجسته در مورد فیلمهای آخرالزمانی باشد و طیف گستردهای از آثار بعدی وامدار آن بوده باشند اما جورج میلر میتواند با سربلندی از این موفقیت یاد کند.
خلاصه داستان
جهان آخرالزمانی بعد از یک فاجعه بزرگ که سبب ویرانی و خشکسالی شده در تسلط امپراتوری دژخیمی به نام جو اداره میشود که بر منابع محدود آب چیرگی دارد. مکس توسط مردان جنگی جو دستگیر میشود تا از خونش برای نجات جان یکی از این مردان استفاده شود. همزمان وقتی فیوروسا، یکی از برترین رانندگان جو، محموله سوخت گرانبهای وی را سرقت میکند همه جنگجویان برای دستگیری او فراخوانده میشوند و مکس هم ناخواسته همراه آنها میشود اما به زودی مشخص میشود که هدف فیوروسا چیز دیگری است.
پس از سی سال، همچنان مکس دیوانه
عمومیترین نکتهای که در تماشای فیلم به ذهنم رسید میزان موفقیت در بهروزرسانی است. چه نکتهای در بازسازی یک اثر موفق مربوط به سی سال پیش از این مهمتر است که فیلم تکرار همان یکی به نظر نرسد و تلاش کند در عین استواری بر ستونهای قبلی، استقلال و هویت تازه خود را اثبات کند. مدمکس از همه نظر چنین است. آوردن قهرمان زنی که پا به پا و حتی چند گام پیشتر از قهرمان اصلی است به جای آنکه روی او سایه بیندازد به تکمیل شخصیت او انجامیده، او را منعطفتر و مسئولیتپذیرتر کرده و نشان داده که در جهان جنس مخالف، ظهور دیوانهای هموزن مکس تا چه میزان میتواند متفاوت باشد. همه اینها به اضافه نوع رابطه میان شخصیتهای زن فیلم و تضادی که خصوصا بین سه گروه از مادران-بردههایی که کارشان تنها تولید مثل و تولید شیر است!، نسل سرکشی که فقط به گریز از این بردگی میاندیشند و دسته سومی که مبارزه را برگزیدهاند، به نمایش گذاشته شده است با بحثهای فمینیستی روز هماهنگی دارد.
[pullquote]شاید مکس دیوانه/مدمکس چیز زیادی به کارنامه بازیگری تام هاردی که در دو سال گذشته فوقالعاده موفق بوده اضافه نکند اما قطعا احیایی برای شارلیز ترون محسوب میشود.[/pullquote]در بحثهای تکنیکی هم فیلم از تولیدات پرجنب و جوش کارگردانان جوان متاخر کم که ندارد هیچ بلکه یک سر و گردن بالاتر است. تکنولوژی سهبعدی به ویژه در نزدیک کردن فضای فیلم به نوعی جهان کامیک و ابسورد خیلی خوب به کار برده شده و در برخی از سکانسها شدت ایجاد هیجان را به شدت افزایش داده است –ببینید با همان گیتاریست دیوانه جلوی کامیون که از دسته گیتارش شعلههای آتش برمیخیزد چگونه یک قصه فرعی جذاب آنهم در قالب سهبعدی بیان شده است- چیزی که امروزه در بسیاری از فیلمهای سهبعدی مفقود است و نمیتوان تفاوت خاصی با نسخه دوبعدی آنها یافت. در کنار این، ریتم بسیار مناسب فیلم که در سکانسهایی به اوج خروش و جنون میرسد و بعد در سکانسهایی –متناسب با همان بهروزرسانیها و برای نمایش جهان جنس مخالف- آرام میگیرد کمک زیادی به بیان داستان و پیامهای آن کرده مثلا به پاساژهای خلاصی گروه تحت تعقیب در میانه سرزمینهای مرده نگاه کنید که هم آرامشی برای هیجانات بعدی و تنظیم آدرنالین خون مخاطبان پدید میآورند و هم به مضامین محیط زیستی –که این فیلم اساسا قصه آخرزمانیاش را بر همان مضامین بیان میکند- میپردازند.
فیلم اول، مکس دیوانه و دنبالهی پرقدرت آن، سلحشور جاده در سالهای بعد از بحرانهای نفتی ناشی از افزایش قیمت نفت (عمدتا به دلیل جنگ اعراب و اسراییل) و انقلاب در ایران، برای استرالیا که چنین بحرانهایی تاثیر شگرفی بر زندگی عامه مردم به جا میگذاشت برای داستانی که نقل و انتقال سوخت و برآمدن قدرتهای منطقهای مضمون اصلی آن بود یک جنبه نمادی داشت و البته اگر قرار بود قدری منفیبافانه نگاه کنیم میشد ترس ناشی از احتمال پایینکشیدن سفیدپوستان اروپایی توسط بومیانی که رگههایی از آنها در میان شیاطین فیلم قابل بازشناسی بودند یافت. فیلم حاضر هم به همان طریق قابل بازخوانی نمادین و این بار در اشل جهانی است وقتی در شیوه و منش حکمرانی جو و شیوه سلطهگری او بر منابع مهم آب و سوخت نگاهی دوباره بیندازیم.
شاید مکس دیوانه/مدمکس چیز زیادی به کارنامه بازیگری تام هاردی که در دو سال گذشته فوقالعاده موفق بوده اضافه نکند- و همین شاید یکی از دلایل چالشهای پایانناپذیر او با کارگردان، در پشت صحنه فیلم بوده است- اما قطعا احیایی برای شارلیز ترون محسوب میشود.
معرفی فیلم در وبسایت imdb را اینجا ببینید.
وبسایت رسمی فیلم را اینجا ببینید.