جنجال جدید جناب وزیر - زندگی حقیقی در کانادا

جنجال جدید جناب وزیر

نمی‌دانم خبر ابلاغیه جدید جناب وزیر در مورد پوشش زنان مسلمان را خوانده‌اید یا نه. این مطلب در سایت شرکت تخت عنوان «جیسن کنی: در جلسات اعطای حق شهروندی، افراد باید نقاب یا برقع خود را بردارند» انعکاس یافته است. در این باره چند نکته به نظرم قابل طرح است.
من با اصل موضوع و استدلال‌های جناب وزیر مشکلی ندارم. بالاخره کسی که دارد در جلسات سوگند شهروندی حاضر می‌شود باید حداقل‌های حقوقی را رعایت کند که در صدر آن اثبات هویت است. چگونه می‌توان در برابر قانون، تعهد خود به امری را اثبات کرد در حالی که مجری قانون توان این را ندارد که تشخیص دهد چه کسی دارد به این امر متعهد می‌شود؟
پس در این مورد اختلاف نظری با جناب کنی ندارم اما معتقدم رفتار آقای کنی در طرح مسئله، نوع استدلال‌ها و جنجال رسانه‌ای که دوشنبه در کانادا پدید آورد و احتمالا تبعات حقوقی-رسانه‌ای طولانی‌تری هم خواهد داشت به نفع ارزش‌های کانادایی نیست. چرا؟
واضح است که در این ماجرا به عمد یا به سهو، افکار عمومی دو سوی جامعه: مسلمانان معتقد به این نوع پوشش و مخالفان آن تحریک خواهند شد. خصوصا که آقای کنی از واژه‌های کشداری چون openness چندین بار استفاده کرد که می‌توان از آن تعابیر متفاوتی داشت و یکی از آنها تشویق معتقدان یک دین برای پذیرش فرهنگ و ارزش‌های قالب در آن جامعه و کنار گذاشتن باورهای خود است. موردی که با اصل چندفرهنگی و چند مذهبی در کانادا مغایرت دارد.
تا زمانی که معتقدان به یک باور ضرری به جامعه و دیگران نرسانده‌اند نباید آنها را به اتهام پیروی از روش و رفتاری تحت فشار قرار داد. این دقیقا کاری‌ست که حکومت‌های ایدئولوژیک یا سکولارهای معتقد به راندن مردم به سمت دروازه‌های پیشرفت و آگاهی قرن‌ها در کشورهای دیگر انجام داده و می‌دهند و نتایجش را هم شاهد بوده‌ایم. حکومت‌های کانادایی حداقل در چند دهه اخیر هیچ‌کدام از این دو گروه نبوده‌اند.
اما چرا چنین موردی برخلاف ظاهر روشن‌فکرانه‌اش در درازمدت به ضرر جامعه کانادا و انسجام آن است؟ برخلاف تصویری که دولت محافظه‌کار کانادا و رسانه‌های حامی آن سعی در تبلیغ آن دارند، مسلمانان و اندیشه‌ها و باورهای اسلامی یک خطر برای منافع کانادا نیستند. به همین آمار منتشر شده در مقاله نگاه کنید که مسلمانان چه نسبتی از جمعیت کانادا را تشکیل می‌دهند. از میان آنها چند درصد دارای عقاید افراطی در رعایت مسائل شرعی هستند؟ (اگر اصلا رعایت بکنند!) و از میان آنها در یک سال، چند زن با روبنده یا نقاب قرار بوده است در مراسم قسم خوردن برای دریافت تابعیت شرکت کنند؟ واقعا آیا تعداد این افراد در یک سال عددی است که بخواهیم چنین جنجالی برای آن درست کنیم و نمی‌شد همان‌طور که در فرودگاه‌ها این افراد باید در برابر پلیس زن، رونمایی کنند در این مراسم هم در برابر دستیاران زن جناب قاضی (اگر خود قاضی خانم نباشد) این کار را انجام دهند؟
موضوع وقتی تلخ‌تر می‌شود که طرف دیگر بخواهد نظیر چنین تفکراتی را در میان سایر ادیان تعقیب کند. ایا فکر می‌کنیم در میان گروه‌های بزرگی از مسیحیان و یهودیان سنتی‌تر، مواردی به مراتب تندتر و غلیظ‌تر از این مورد وجود ندارد؟ چرا رسانه‌ها سراغ این موضوعات نمی‌روند و هرچند وقت یکبار تنها به یک بحث در میان مسلمانان می‌پردازند آن هم در شرایطی که جهان اسلام به اندازه کافی دارای اختلافات اساسی در مورد برخورد با این پدیده‌ها هست. البته همان بهتر که نمی روند اما اگر بخواهد این رویه ادامه پیدا کند قطعا حتی لیبرال‌ترین گروه‌های مسلمان هم ساکت نخواهند نشست و با مطرح کردن آن بخش از تفکرات یا رفتارهای اجداد جناب کنی که به هیچ وجه با openness مورد نظر قابل توجیه نیست عملا بر این آتش نفت خواهند ریخت.
چنین رفتاری از سوی دولت کانادا ممکن است امروز برای تبلیغات سطحی در میان رای دهندگان به کاندیدهای این حزب و طرفدارانشان در میان رسانه‌ها جذاب باشد اما ادامه آن قطعا به نفع کانادا نیست.

پیمایش به بالا