بارها پیش آمده که دیدهام دوستانی مطالبی خیلی تند و تیز و حتی حاوی توهین یا درشتگویی به افراد، مذاهب یا قومیتهای دیگر را در فیسبوک یا محیطهای social networking مشابه (مثلا گوگل پلاس) منتشر کردهاند و بعد که این مطالب در جای دیگری نقل یا منتشر شده اعتراض کردهاند که این فضا، خصوصی بوده و انها دیدگاههای خصوصی و شخصی خود را مطرح کردهاند و کسی نباید برداشت دیگری در این باره داشته باشد. ایا چنین تفکری معتبر و درست است؟
در اینجا به این کاری ندارم که آیا بازانتشار یا نقل این نوع مطالب بدون تایید نویسندگان آنها درست است یا نه. اساسا اجازه دهید بحث را دو سطح کنیم. یکی بحث حقوقی است و دیگری بحث اجتماعی و واقعی روزمره. در بحث حقوقی شخصا هیچ اشرافی به این بحث ندارم اما تا آنجا که اطلاع دارم اختلاف نظر در این زمینه زیاد است و چون هنوز این ابزارها و امکانات آن قدر قدیمی و جاافتاده نشدهاند که مباحث حقوقی مربوط به انها تثبیت شود فعلا به دقت نمیشود گفت که موضع حقوقدانان در این نوع بحثها چیست. سالهای آتی و نتیجه دعواهای حقوقی پدید آمده، نتیجه را روشن خواهد کرد.
اما اینکه از نظر حقوقی، نتیجه چیست در بحث ما چندان اهمیت ندارد. مهم این است که در عمل جامعه چه برخوردی دارد. واقعیت این است که فیسبوک یکی از مکانهای بسیار خطرناک برای برملا کردن اندیشهها، دیدگاهها و درونیات شماست؛ مواردی که میتوانند بر علیه منافع اجتماعی و آینده شغلی شما عمل کنند.
در سالهای گذشته موارد زیادی داشتهایم که افرادی به دلیل پروفایل یا عکسهای فیسبوکی خود مشاغل مهمی را از دست دادهاند چون کارفرما یا HR محترم احساس کردهاند که آدمی که از طریق صفحه فیسبوکس شناسایی کردهاند فاصله زیادی با تصویری که از طریق رزومه کاری به انها منتقل شده داشته است. برای مثال این مطلب از سایت پارسکانادا را بخوانید.
مثلا عکسهای شما در فیسبوک ممکن است شما را آدم سرخوش و بیقیدی نشان دهد که در محافل عمومی چندان مبادی آداب نیستید و این برای برخی پستهای شغلی میتواند ریسکی باشد. یا دیدگاههای شما در باره فلان باور مذهبی یا فلان اقلیت مذهبی ممکن است توهین، نژادپرستی یا حتی تنفر تعبیر شود که این نیز میتواند در مواردی به ضرر شما تمام شود خصوصا زمانیکه شغل شما ایجاب میکند فردی درست در نقطه مقابل این تعابیر باشید.
توصیه نمیکنم که خود را سانسور کنید اما وقتی عباراتی را منتشر میکنید که هزاران نفر به شکلی میتوانند آن را ببینند و بخوانند نمیتوانید در پشت عباراتی چون «اینجا فضای خصوصی من بوده» باقی بمانید؛ مهم این است که شما بخشی از خودتان را بر آفتاب انداختهاید که شاید بهتر میبود کماکان برای خود شما و افرادی کاملا نزدیک به شما محفوظ و مخفی میماند.
این نکته خصوصا برای کسانیکه مهاجرت کردهاند یا در اندیشه مهاجرت هستند بسیار مهمتر است چون برخلاف تصور قالبی که میپندارد فضای رسانهای و محیطهای عمومی مجازی غرب بسیار بازتر از ایران است (و البته به یک معنا، شکی نیست که چنین است) اما بسیاری از مطالبی که در عرصههای عمومی و رسانهای ایران یا در محیطهای مجازی مخالف با انها، مثل نقل و نبات درباره دیگران (آدمها، ادیان، عقاید، باورها و حتی جنسیتهای دیگر) بیان میشوند، حداقل به ان شکلی که طرح میشوند، میتوانند در کشوری مثل کانادا ایجاد حساسیت و مسئله کنند. کانادا یک کشور چندفرهنگی و معتقد به احترام به افکار و عقاید و خردهفرهنگهای درون جامعه با رعایت مصالح عمومی است پس لازم است که در این باره با دقت بیشتری عمل کنیم.