اشتغال در کانادا و یافتن حرفه یا شغل مناسب پرسش چه کسی نیست؟ اما آیا از روش درست انجام آن هم به همان اندازه پرسش میشود؟
در نوشته «انتخاب رشتهی تحصیلی» به این اشاره کردیم که رشتهی تحصیلی را باید بعد از انتخاب رشته یا فیلد شغلی برگزید و نه پیش از آن. در واقع تحصیلات رسمی و آکادمیک که توام با مصرف حجم زیادی پول و وقت و انرژی است صرفا یک فعالیت برای ارضای تمایلات و علایق شخصی نیست بلکه هدف اصلیاش باید کمک به شما در یافتن شغل مناسب و موفقیت در بازار کار باشد. حال پرسش این است که رشته یا فیلد شغلی را چطور انتخاب کنیم.
در این نوشته من به رئوس اصلی بحث به صورت تیتروار میپردازم و در نوشتههای مرتبط بعدی، جزییات هر یک به همراه منابعی که شما میتوانید اطلاعات موثق و بهروز را کسب کنید، به خطاها و اشتباهات مرسومی که همهی ما در هر یک از این مراحل ممکن است مرتکب شویم و راههای اجتناب از آن خطاها خواهم پرداخت.
ممکن است مطالعهی برخی از آن نوشتهها برای شما ضرورتی نداشته باشد چون شما به آن مرحله به خوبی وقوف دارید و یا ممکن است بالعکس شدیدا به اطلاعات و جزییات مطرح شده در آن نوشته نیازمند باشید. البته حتی اگر به تمامی محتوای آنها نیازمند نیستید، توصیه میکنم یکبار آنها را سریع مطالعه کنید شاید نکتهی مفیدی در آنها بیابید.
تفاوت انتخاب شغل یا حرفه شغلی
قبل از ورود به بحث اصلی، احتمالا توجه کردهاید که بهطور مرتب عبارت «رشته یا فیلد شغلی» در این نوشته و یا نوشتههای مرتبط تکرار شده است. در اینجا لازم است یکبار این تمایز را توضیح دهم. فیلد یا حرفه یا حوزهی شغلی که از آن با عنوان کلی career یاد میکنیم به دایره گستردهتری از مشاغل مرتبط اشاره دارد.
مثلا امور مالی Finance یک حوزه شغلی است که دهها عنوان شغلی در ذیل آن قرار میگیرد. مواردی نظیر Finance Planner, Investment Planner/adviser, Tax Planner/Adviser, Accountant, Insurance و دهها مورد دیگر. حتی خود این زیر مجموعهها هم به نسبت مشاغل مشخص در بازار کار میتوانند یک سرفصل یا فیلد جزییتر یا خوشه و درختی از مشاغل را پوشش دهند نظیر اینکه در بحث بیمه insurance ما زیرمجموعههای بسیار متنوعی داریم که هر کدام یک عنوان شغلی job title مجزا هستند.
وقتی در زبان فارسی از انتخاب شغل یاد میکنیم منظورمان بیشتر انتخاب حرفه career است تا job. یعنی افراد متوجه شوند که در کدام مسیر یا فیلد شغلی میخواهند از وقت و پول و انرژی خود سرمایهگذاری کنند و در ذیل آن، مسیر یا مسیرهای جزییتری را انتخاب کنند. انتخاب یک شغل مشخص، بخشی از مسیر کاریابی است که بعدا از طریق آمادهسازی رزومه و آمادگی برای مصاحبه شغلی فراهم میشود اما قبل از آن باید شما نشان بدهید که در چه حرفهای کارآزموده شدهاید.
انتخاب حرفه برای برخی بسیار آسان است و چه بسا از نوجوانی بدون هیچگونه ابهامی بدانند که قرار است آیندهی شغلیاشان چگونه باشد و بالعکس برای برخی سختترین کار ممکن در مسیر کاریابی است. بعدا توضیح خواهیم داد که چرا اینطور است اما اکثر مردم از این گروه دوم هستند.
به هر حال چه این انتخاب برای شما آسان باشد و چه مشکل، این مهمترین مرحله در مسیر کاریابی است که بیتوجهی به آن یا سرسری گرفتن آن از اصلیترین دلایل عدم موفقیت در بازار کار یا بیعلاقگی و کلافگی در انجام کار است حتی اگر در ظاهر، شغلی بسیار پردرآمد و با اعتبار اجتماعی داشته باشیم.
وقتی در زبان فارسی از انتخاب شغل یاد میکنیم منظورمان بیشتر انتخاب حرفه career است تا job.
مراحل انتخاب یک حرفه شغلی مناسب و کارآمد
برای آنکه در مسیر شغلی آیندهساز خود موفق باشید این گامها توصیه میشوند:
- اول، شناخت خود. شامل آشنایی عمیق با شخصیت خود، تواناییها، علایق، باورها، ارزشها و آرزوها. استفاده از یک یا چند نمونه از آزمونها و تستهای شخصیتشناسی یا شناسایی تیپ شغلی و نظایر اینها برای دستیابی به یک فهرست یا طیف حرفههای مناسب و متناسب با شما در این مرحله انجام میشود.
- دوم، شناخت بازار کار و وضعیت حرفههای درون آن لیست. هم وضعیت فعلی و هم تخمینهای حداقل تا ده سال آینده.
- سوم، تصمیمگیری اولیه در مورد حرفهها. و محدود کردن آنها به حداکثر سه رشته بر اساس دو مرحلهی قبلی و اولویتبندی شخصی.
- چهارم، کسب اطلاعات دقیقتر در مورد آن 2-3 حرفه. شناخت مشاغل مرتبط در هر حوزه، میزان درآمد در سطوح اولیه و بالاتر، مسیر تحصیلی – شغلی، پتانسیلهای آتی مرتبط، تاثیر تغییرات تکنولوژی و اتوماسیون بر آن و غیره.
- پنجم، انتخاب یک حرفه و چند شغل مشخصتر در آن حرفه برای عمیقتر شدن بیشتر. آشنایی با انجمنها و فعالان، قرارهای گفتگو با فعالین آن رشته و informational interview، انجام job shadowing، انتخاب یک منتور و یا دیدار با محصلان در آن رشته برای اینکه تصویری کاملا واقعی از آن رشته به دست آورید.
- ششم، تصمیمگیری برای ورود به آن فیلد یا بازگشت به مرحلهی چهارم (و یا حتی سوم!)
- هفتم، ترسیم یک نقشهی راه career map برای آن حرفه. شامل تحصیلات، کاریابیهای مقدماتی، استفاده از فرصتهای داوطلبانه و نظایر اینها با زمانبندی مشخص و به خصوص زمانهایی که باید بررسی کرد آیا همه چیز خوب پیش میرود.
شاید برای برخی این مسیر خیلی طولانی به نظر برسد اما در واقع بسیاری از این گامها ممکن است همزمان برداشته شود و برخی هم ممکن است مدتی طول بکشد. مهم این است که شما در ذهنتان یک تصویر از منطق حرکت و ترتیب درست گامها داشته باشید. هر چقدر که این گامها را دقیقتر بردارید صرفهجویی بهتری در زمان و پول و سرمایهگذاریهای خود انجام دادهاید.
فقط به این توجه کنید که چند هفته صرف وقت بیشتر در این مسیر بهتر است یا اینکه بعد از پایان تحصیلات دورهی کارشناسی ارشد و حتی دکتر به این نتیجه برسید که اساسا کل مسیر را غلط آمدهاید و این کاری نبوده که بخواهید بقیهی عمرتان (بعضا بیش از 30 سال) را صرف آن کنید؟
همانطور که در بالا بیان شد، در نوشتههای بعدی در این باره خواهیم گفت که از طریق چه منابع و مراجعی این گامها را دقیقتر و سریعتر برداریم.
چند هفته صرف وقت بیشتر در انتخاب یک حرفه درست بهتر است یا اینکه بعد از سالها تحصیل و حتی اشتغال به این نتیجه برسید که اساسا کل مسیر را غلط آمدهاید؟
شکست در مصاحبه شغلی – فقدان اطلاعات کافی از شرکت مربوطه
شکست در مصاحبه شغلی همیشه دردآور است و گاه تا مدتها ذهن و احساسات شما را درگیر میکند و ناآگاهی از شرکت یکی از عوامل اصلی است.
افزایش سطح تحصیلات سبب افزایش دستمزد میشود؟
افزایش سطح تحصیلات چه تاثیری بر افزایش درآمد افراد در کانادا دارد و آیا مستقیما با دریافت مدارج بالاتر دانشگاهی، درآمد ما افزایش مییابد؟
تله مشاغل بخور و نمیر – اولین تله بر سر راه مهاجران
تله مشاغل بخور و نمیر Survival Jobs Trap یکی از دامهای بر سر راه مهاجران است. با اجتناب از این تله از سابقه حرفهای خود محافظت میکنیم.
چرا فیلیپینیها موفقترین مهاجران در بازار کار کانادا هستند؟ و چگونه از آنها بیاموزیم؟
فیلیپینیها خود را در بازار کار کانادا از سایر مهاجران مجزا کردهاند. نرخ بیکاری آنها از همه مهاجران و متولدان کانادایی کمتر است. اما چطور؟