سیاستهای مهاجرتی کانادا متاثر از پیامدهای شیوع کووید-19 چه تغییراتی خواهد کرد؟ در این نوشتار، به تفصیل در ذیل سه سرفصل به این موضوع پرداخته شده است.
واقعیتهایی که میدانیم
در میان همهی ابهامات و پرسشها، واقعیتهای کتمانناپذیری است که میتوانند مبنای تحلیلها و بررسیهای بعدی قرار بگیرند.
سیاستهای مهاجرتی دولت اقلیت لیبرال
دولت لیبرال که هماکنون بر سر کار است یکی از برنامههای گسترده در مورد پذیرش مهاجران را از 4 سال قبل اعلام و اجرا کرده و در نظر داشت که برای فاصلهی زمانی 2020-2022، حدود یک میلیون مهاجر جدید بپذیرد. نکتهی جالب این است که این سیاست به عنوان بخشی از قانون بودجه سال 2020، درست چند روز قبل از اعلام سیاستهای کنترل و بستن مرزها و کاهش شدید خدمات بررسی تقاضاهای مهاجرتی اعلام شد.
چه اتفاقی افتاده است؟ آیا دستگاه متولی تدوین و اجرای سیاستهای مهاجرتی از آنچه در آن سر میز دولت در حال برنامهریزی و اجرا بود بیخبر بوده و یا اینکه مسئله چیز دیگری است. تا زمان تهیهی این نوشتار، دولت لیبرال هنوز هیچ تغییر اساسی در سیاستهای مهاجرتی پیشین انجام نداده است.
البته شاید دلیلش این باشد که الآن زمان چنین بحثهایی نیست و چون روند همهی امور اداری به طرز محسوسی کند و آهسته شده، در عمل اجرای آن برنامهی گسترده به محاق رفته اما فراموش نکنیم که همیشه این امکان هست که با برنامههای جایگزین و تسریعکننده، کندی فعلی را – حتی اگر نه در سال 2020 بلکه در دو سال بعد از آن – جبران کرد پس فعلا و تا اطلاع ثانوی، آن برنامه و سیاست مهاجرتی هنوز روی میز است مگر اینکه رسما تغییر کند.
علاوه بر این، نشانههای دیگری هم هست که مشخص میکند فعلا بنای دولت کنار گذاشتن این سیاستهای مهاجرتی نیست نظیر اینکه تمرکز اصلی بررسی پروندهها بر روی پروندههای مهاجرتی، ویزاهای موقت کار و تحصیلی است که هر دوی این آخری از منابع مهم تامین کننده مهاجرت قانونی و تقاضا برای اقامت دائم کانادا هستند.
جریانی که بیشتر توسط نیروهای تندروی راست و محافظهکار در جهان مدیریت میشود و اهداف کاملا سیاسی و حتی نژادپرستانه دارد، به بهانهی رفتار غیرمسئولانهی برخی دولتهای غیرغربی، موجی از تخریب را علیه برخی قومیتها و فرهنگها در فضای مجازی به راه انداخته است
مهاجرت به عنوان کلید اصلی حل مشکلات مهم
کانادا دههها است که به مهاجران جوان به عنوان حلال مشکل کاهش نرخ زاد و ولد و کهنسالگی جمعیت نگاه کرده است و شیوع بیماری کووید-19 عملا تغییری در این واقعیت نداده است. حتی بالاتر از این، کمبودهای در میان متخصصان امور بهداشت و درمان و مراقبت از کهنسالان در خانهها و مراکز نگهداری آنها نشان داد که چه بسا نیاز به نیروی متخصص مهاجر در برخی حوزهها چه بسا بیشتر از آنی بوده که پیشتر میپنداشتیم.
اقتصاد و جامعهی به شدت آسیب دیده و آشفتگی بازار کار
کانادا در دوران قبل از کووید-19 شرایط اقتصادی نسبتا خوبی را تجربه میکرد. نرخ بیکاری حدود 5.6 درصد بود که از پایینترینها در دهههای اخیر بوده و حتی در استانی چون البرتا که چند سال سخت را پشت سر گذاشته بود، نرخ 7.2 امیدوارکننده مینمود اما در نیمهی ماه ایپریل همه چیز به شدت تیره و تار است.
بیش از یک میلیون شغل در ماه مارچ از دست رفته و نرخ بیکاری در اکثر استانها در آن ماه حداقل 5 درصد افزایش یافته است. به عبارت دیگر، تنها در یک ماه، بیکاری دو برابر شده و این روند ادامه دارد و برخی نزدیک شدن آن به 20 درصد را تخمین میزنند. کسانی چون جیسن کنی، رییس دولت البرتا که به دلیل کاهش شدید قیمت نفت خام، استانش را با مشکلات به مراتب عمیقتری باید اداره کند، برآورد کرده که احتمال دارد نرخ بیکاری استان حداقل تا 25 درصد افزایش یابد که دو برابر بدترین نرخ بیکاری در تاریخ این استان در نیمهی دههی هشتاد است.
در برخی مناطق چون بنف که اساس اقتصاد بر فعالیتهای توریستی و گردشگری است، نرخ بیکاری تا 85 درصد افزایش یافته است. حتی در مشاغل دولتی که عمدتا دارای ثبات بسیار بالایی هستند، نرخ لیآف به شدت بالاست. البته بسیاری از این موارد به عنوان لیآف اضطراری تعبیر میشوند و با بهبود شرایط، افراد به سر کارشان بازخواهند گشت اما مشخص نیست که این اتفاق چه زمانی خواهد افتاد و در بخش خصوصی هم تضمینی نیست که افراد بیکار شده به سر کار بازگردند چون همه چیز به نحوهی بازگشت به شرایط عادی و تغییرات مصرفی مردم بازمیگردد.
خوشبختانه به دلیل قدرت اقتصاد کانادا، دولت میلیاردها دلار به افراد بیکارشده، صاحبان مشاغلی که نیروهای کاری خود را اخراج نمیکنند، خویشفرمایان، هنرمندان و ورزشکاران و دهها گروه و سازمان کمک کرده تا اقتصاد را از فروپاشی نجات دهد. همچنین از ورود به یک دوره رکود عمیق و طولانی – که عدهای خطر آغاز آن حتی بدون اپیدمی کرونا را میدادند. – جلوگیری کند تا بازگشت به شرایط عادی تسهیل شود. اما این مسکنها فقط میتوانند تا چند ماه موثر باشند و در آن صورت هم جامعه باید تا مدتها به اشکال مختلف بار تبعات این شرایط را بر دوش بکشد.
جیسن کنی پیشبینی کرده که نرخ بیکاری استان البرتا حداقل تا 25 درصد افزایش یابد که دو برابر بدترین نرخ بیکاری در تاریخ این استان در نیمهی دههی هشتاد است
در مجموع بسیار دشوار است که بخشی را در اقتصاد یافت که عمیقا از شیوع ویروس کرونا متاثر نشده باشد و متاسفانه در اکثریت قریب به اتفاق هم این تاثیر به شدت تخریبی بوده است.
این درحالی است که ما در حال حاضر صرفا با اعداد و ارقام محاسبهپذیر خیلی روشن نظیر نرخ بیکاری، رشد، بدهی و نظایر اینها سر و کار داریم و هنوز زمان زیادی لازم است تا موارد بسیار دیگری نظیر تاثیرات روحی و روانی شیوع این بیماری بر جامعه و اقتصاد مشخص شود. برای مقابله با این دسته از مشکلات، ممکن است در آمار و ارقام پذیرش اعضای خانوادهی مهاجران چه در قالب ویزای اقامت دائم و چه ویزاهای توریستی تغییراتی اعمال شده و آنها را افزایش دهد.
البته در این میان باید دولت نیمنگاهی هم به افزایش هزینههای احتمالی ناشی از این پذیرشها داشته باشد و بین دو مورد: تبعات افزایش بحرانهای روحی و روانی – خصوصا در مورد افراد تنها و دور از خانواده – و تبعات افزایش هزینههای دولتی وابسته به پذیرش اعضا جدید در خانوادهها، تعادل برقرار کند.
ابهامات بزرگ و حدسهایی که میزنیم
در کنار واقعیتها و فکتها، مواردی هم هست که هنوز شدت و میزان آن برای ما روشن نیست اما با توجه به تجارب گذشته، احتمال وقوع آنها میرود.
تغییر نگاه به مهاجران
بررسیهای تاریخی – مردمشناسانه نشان میدهد که در شرایط اپیدمی بیماریها، نگاه منفی به مهاجران افزایش قابل توجهی پیدا میکند که البته بخشی از آن به دلیل مکانیزمهای طبیعیشده توسط انتخاب طبیعی natural selection برای حفظ خویشتن، خانواده و گروه از آسیب احتمالی «بیگانگان» و «دیگران» است. خوشبختانه و بهرغم اینکه ورود بیماری در کانادا در ابتدا توسط مهاجران، بهویژه ایرانیان، انجام شد تا به امروز گزارشهای زیادی در مورد برخوردهای منفی با مهاجران دیده نشده اما به خاطر داشته باشیم که ما در شرایط قرنطینه و فاصلهگیری اجتماعی هستیم که بهطور طبیعی تحریکشدگی، برانگیختگی و اقدامات تخریبی فیزیکی را کاهش میدهد.
در مقابل، متاسفانه جریانی که بیشتر توسط نیروهای تندروی راست و محافظهکار در جهان مدیریت میشود و اهداف کاملا سیاسی و حتی نژادپرستانه دارد، به بهانهی رفتار غیرمسئولانهی برخی دولتهای غیرغربی، موجی از تخریب را علیه برخی قومیتها و فرهنگها در فضای مجازی به راه انداخته است. تاسفبارتر اینکه برخی مهاجران هم بدون توجه به آن الگوی بزرگتر به بلندگو و مروج این جریان تبدیل شدهاند.
برخی نتایج تحقیقات علمی هم که به رابطهی بین شیوع بیماری و نژاد میپردازد، ناخواسته بر این هیزم نفت میریزد.
هنوز زود است که بتوان تشخیص داد نتیجهی این اقدامات تخریبی چقدر گسترده، عمیق و ماندگار خواهد بود اما از یاد نبریم که دولت فعلی یک دولت اقلیت است و نزاعهای بین احزاب هم صرفا به دلیل شرایط اضطراری کشور فروکش کرده و به محض آغاز بازگشت به شرایط عادی، از اولین موارد، حملات احزاب به یکدیگر و بهویژه دولت مستقر خواهد بود و در آن زمان یکی از موارد تحریک کننده و پیشبرندهی مبارزات سیاسی – انتخاباتی همین بحث مهاجران و پرسشهایی چون اعمال محدودیت منطقهای یا عقیدتی یا فرهنگی خواهد بود که میتواند بر روی سیاستهای مهاجرپذیری تاثیر زیادی داشته باشد.
تغییر الگوهای رفتاری مردم
میگویند هر رفتاری را اگر 21 روز بهطور مداوم و منظم ادامه بدهی، مغز بهطور اتوماتیک آنرا به یک عادت جاری و رزومره تبدیل میکند. میلیونها نفر در سرتاسر کانادا خیلی بیش از این زمان را در خانه ماندهاند و تنها پژوهشهای ماههای بعد از بازگشت به کار نشان خواهد داد که آنچه در دوران پساکرونا عادی میخوانیم، در مقایسه با دروان قبل از آن چقدر غیرعادی خواهد بود.
این تغییر عادتها و الگوها به همراه خود باورهای جدید، اهداف جدید، نیازهای جدید و بینیازیهای جدیدی خواهند آورد که عمیقا عرصهها و بازارهای مصرف را تغییر خواهند داد و به دنبال آن سبب جابجاییهای شغلی خواهند شد. فقط به این نکته توجه کنید که بخش بزرگی از مشاغلی که تا پیش از این وجود داشتند به نوعی به این عادت در مردم، بهویژه کهنسالان مربوط میشدند که آنها علاقهمند به استفاده از تکنولوژیهای جدید نبودند و لذا باید به خدمات افراد یا سرویسهای میانهای متکی میبودند که برایشان کارهای وابسته به تکنولوژی را – که میتوانست بسیار هم ساده باشد – انجام دهد. اما همین شرایط کرونایی سبب شده که این افراد با یک فشار بسیار شدید، نه تنها از امکانات تکنیکی ساده، بلکه از تکنولوژیهای بعضا چند سطح بالاتر هم شخصا استفاده کنند. اگر فقط همین حوزه را مورد مطالعه قرار دهیم شاهد حجم عظیمی از تغییرات و تبعات آن خواهیم بود.
ممکن است بازنگری جدی در سیاستهای مهاجرپذیری در بخش سرمایهگذاری و کارآفرینی، چه فدرال و چه استانی انجام شود و ولو به صورت موقت، گشایشهای بیشتری صورت بگیرد
جابجایی الگوهای تولید و عرضه خدمات
به تبع آنچه در بالا بیان شد، احتمال بروز تغییرات عظیم در عرصههای تولیدی و خدماتی وجود دارد. مثلا بیش از 4 دهه اعمال سیاستهای جهانیسازی، سبب انتقال کارخانههای عظیم و صنایع مادر به خارج از کشورهای صنعتی شد اما همین اپیدمی که در آن رییس جمهور امریکا یک شرکت عظیم بینالمللی تولید کننده ماسکهای تخصصی را مجبور میکند قراردادش به کشور دوست و همسایه، کانادا زیر پا بگذارد، این پرسش را برانگیخت که آیا میتوان همان سیاست قبلی و سپردن همه چیز به دست پنهان بازار و مزیت در تولید را ادامه داد یا دولتها باید فهرست بلندبالایی از کالاهای استراتژیک، چه صنعتی و چه کشاورزی را تهیه و تدوین سیاستهای تشویقی و تنبیهی برای تولید این کالاها در داخل کشورهایشان را در دستور کار قرار دهند.
اگر چنین شود، موج جدیدی از بازگشت صنایع سنگین و نیمه سنگین را به داخل کشورهای صنعتی از جمله کانادا شاهد خواهیم بود که به دنبالش علاوه بر بازار کار، سبب تغییراتی در برنامههای آموزشی و تحصیلی، زیست محیطی و تولید و مصرف انرژی خواهد شد.
در مقابل به نظر میرسد که تجربیات جدید سبب خواهد شد که شاهد انقلابهای بزرگی در کسب و کارهای کوچک، استارتآپها، مشاغل مبتنی بر قراردادهای کوتاه مدت خدماتی و freelancing باشیم. اگر تا دیروز عمدتا این بازار نرمافزار و خدمات اینترنتی بود که در آن همکاریهای جهانی و تیمهای کوچک بینالمللی فعال بودند، شرایط پساکرونایی راه را برای هزاران حوزهی جدید کسب و کار باز کرده که به دنبال آن بحثهای پیچیدهتری را در ثبت شرکتها، حقوق مالکیت، مالیاتها و بیمهها به دنبال خواهد داشت. و البته اینها سبب تغییرات مداوم در سطح و کیفیت خدمات، دورههای رسمی آموزشی و آکادمیک وابسته به آنها و نحوهی ارزیابی و کنترل کیفیت خواهد شد. بسیار دشوار است که برآورد کرد وضعیت بازار کار بینالمللی از این منظر در 5 سال آینده چگونه خواهد بود.
آخرین اطلاعات مرکز آمار نشان میدهد که متوسط ساعات اشتغال رسمی در هفته، کاهش شدیدی پیدا کرده است. قطعا بخشی از این مسئله موقتی و به دلیل شرایط قرنطینه است اما بخشی از آنهم هم با تغییر عادات، طبیعی و مداوم خواهد شد. در چنین شرایطی افراد برای جبران کاهش زمان کار و با توجه به فرصت بیشتر، تمایل بیشتری به انجام کارهای پارهوقت، قراردادی و فیریلنس پیدا خواهند کرد که لازمهی آن گذراندن آموزشهای کوتاهمدت اما کاربردی – عمدتا به صورت آنلاین و در ساعات فراغت – خواهد بود و طبیعی است که پایهی بسیاری از همهی این تغییرات هم اینترنت باشد.
همهی اینها یعنی بازنگری در برنامههای مهاجرپذیری و تغییر مکانیزم امتیازدهی و جابجایی اسامی در فهرست مشاغل ضروری مورد نیاز کانادا یا استانها. توجه داشته باشیم که در برنامهی پذیرش یک میلیون مهاجر جدید در فاصلهی 2020-2022، قرار بود حدود 600 هزار نفر در قالب انواع برنامههای اقتصادی که هدف اصلی آن حل مشکلات بازار کار کانادا بود ویزای اقامت دائم دریافت کنند. از این تعداد نزدیک به 50 درصد صرفا از طریق برنامهی نیروی متخصص فدرال Federal Skilled Workers پذیرش میشدند. آیا واقعیتهای جدید بازار کار بر روی این اعداد و یا حداقل، نسبتها و درصدها تغییر ایجاد نخواهد کرد؟
سیاستهای مهاجرتی کانادا چه خواهد شد؟
به پرسش اولیه بازگردیم. سیاستهای مهاجرتی دولت کانادا در دوراه پساکووید-19 چه خواهد بود؟ بعید است که حتی وزیر مهاجرت، پناهندگان و شهروندی کانادا بتواند در حال حاضر پاسخی به این پرسش بدهد اما اینکه همه چیز حداقل در جزییات همانی باشد که در نیمهی ماه مارچ 2020 قرار بود باشد هم بسیار بعید است.
این بازنگریهای احتمالی و تدوین دوران پساکرونایی در کوتاه مدت به ابعاد خسارتهای اقتصادی و اجتماعی دوران کرونا، فشار احزاب دیگر و افکار عمومی در مورد پذیرش مهاجران جدید و توافق با احزاب بر سر یک لایحهی بودجه جدید، نیازهای فوری بازار کار، فشار بخش آموزش عالی کشور – که در حد زیادی به درآمدهای دانشجویان بینالمللی وابسته است -، نیازهای روحی و روانی افراد دارای مشکل و سیاستهای مهاجرتی سایر کشورها بهویژه امریکا، استرالیا و نیوزلند بستگی دارد.
در دراز مدت و یک فاصلهی 6 ماه تا یکسال بعد از بازگشت به شرایط عادی برای تدوین سیاستهای چند ساله، علاوه بر لیست بالا، تغییر در پیشبینی روندهای بازار کار، تولید و خدمات در 5 تا 10 سال آینده و نحوهی مدیریت آن بر مبنای نیروهای داخلی و میزان نیاز به نیروهای خارجی میتواند بیشترین تاثیر را در گستردگی و عمق تغییرات احتمالی در سیاستهای مهاجرتی کانادا به همراه داشته باشد.
همچنین از دل این بررسیها ممکن است بازنگری جدی در سیاستهای مهاجرپذیری در بخش سرمایهگذاری و کارآفرینی، چه فدرال و چه استانی انجام شود و ولو به صورت موقت، گشایشهای بیشتری صورت بگیرد تا هم به استانهای بحرانزده کمک شود و هم منبع دیگری هر چند نه چندان بزرگ برای حجم عظیم بدهیهای دولتی ناشی از میلیاردها دلار کمکهای مالی بلاعوض پیدا شود.
در این شرایط علاقهمندان به مهاجرت چه میتوانند انجام دهند؟
وقتی ابهام در افقهای دور و نزدیک تا این حد جدی است، کارآمدترین توصیه به علاقهمندان به مهاجرت و یا کار و تحصیل در کانادا این است که اینها را به عنوان فرصت ببینند. فرصتی برای فراگیری یک تخصص جدید یا عمق بخشیدن به آنچه میدانستهاند، فراگیری بیشتر زبان، آمادهسازی رزومهی حرفهای و آشنایی عمیق با روشها و ابزارهای کاریابی در بازار کار کانادا.
آنهایی میتوانند از فرصتهای پساکرونایی در فردای بازگشت به شرایط عادی استفاده کنند که امروز به جای اتلاف وقت در سایتهای تفریحی و رسانههای مجازی، برای آن روز، خود را آماده کرده باشند.
مطالعه مطالب بیشتر
چرا برای مهاجران بهتر است زندگی در تورنتو، ونکوور و سایر شهرهای بزرگ را رها کنند؟
چرا احتمالا زندگی در تورنتو و ونکوور و مونترال بهترین گزینه نیست؟ مزایا و معایب زندگی در شهرهای کوچک تا متوسط در کانادا چیست؟
کاهش هزینههای زندگی با Price Match در 2023
تطبیق قیمتها و گرفتن تخفیف از این طریق را که اصطلاحا Price Match میخوانند یکی از بهترین روشهای کاهش هزینهها است.
فهرست شرکتهای کاریابی در شهر تورنتو
همچون همیشه یکی از روشهای ما برای کمک به کاریابی موفق، ارائه منابع اطلاعاتی موثر به صورت رایگان است. همانطور که در سال گذشته، شرکتهای کاریابی در استان البرتا را به اشتراک گذاشتیم، در اینجا فهرستی از «شرکتهای کاریابی در شهر تورنتو» را ارائه میدهیم. این اطلاعات در قالب یک فایل گوگل شیت (شبیه فایل…
کتابچه رایگان راهنمای مذاکره برای حقوق و چک لیستها
مذاکره برای حقوق salary negotiation معمولا در دو زمان انجام میشود: بعد از دریافت پیشنهاد شغلی job offer و یا در زمان تقاضا برای ارتقا شغلی.