پرسشهای متداول مصاحبههای شغلی کدامها هستند؟ فرصت مصاحبه شغلی مهمترین اتفاق در مسیر کاریابی است؛ جایی که قرار است همه تلاشهای شما در زمینه آمادهسازی رزومه و کاورلتر، جستجوی مشاغل و رساندن رزومه خود به دست کسی که برای استخدام تصمیمگیر است در فرصتی بین 10-15 دقیقه تا بیش از 2 ساعت(!) به گفتگو با افراد تصمیمگیر منجر شود.
بسیار مهم است که خود را برای چنین زمانی آماده کنیم؛ بدانیم چه باید بگوییم و چه نباید بگوییم. مطلب پیتر هریس از سایت ورکوپلیس که نادیا غیوری آن را ترجمه کرده به تعدادی از مهمترین پرسشهای یک مصاحبه شغلی که به همین شکل یا با تغییر کلمات اما حفظ محتوای آن پرسیده میشود پرداخته است.
میتوانید تصور کنید که اگر یک کپی از پاسخ سوالهای امتحانی را داشتید چقدر درس خواندن برایتان راحتتر میشد؟ در مورد مصاحبههای شغلی هم همینطور است اگر بدانید پرسشهای متداول مصاحبههای شغلی چه هستند و کارفرماها چه سئوالاتی را از شما خواهند پرسید.
در این صورت میتوانید در مورد تجربیاتتان، دستاوردها و نیز اهدافی که دارید پاسخهای جالب و تعیینکنندهای آماده کنید و آنها را از قبل در فضایی آرام و به دور از نگرانی خوب تمرین کنید.
موضوع این است که شما در حقیقت بیشتر این سوالها را هم میدانید. به احتمال زیاد برخی از این پرسشها مربوط به همان حوزه شغلی خاصی هستند که برای آن تقاضا دادهاید و برخی از آنها هم در واقع درخواست برای ارائه توضیحات بیشتر برای موارد ذکر شده در رزومهاتان خواهند بود. البته مجموعهای از پرسشهای استاندارد هم هست که به اشکال مختلف و تقریبا در کلیه مصاحبههای شغلی از متقاضیان پرسیده میشود.
سوالهایی که همیشه در مصاحبههای شغلی از شما پرسیده خواهد شد:
این لباسی است که برای مصاحبه پوشیدهاید؟
البته این سوالی نیست که با صدای بلند از متقاضی پرسیده شود اما بد نیست این را بدانید که مصاحبهکننده از همان لحظهای که چشمش به شما میافتد به این موضوع فکر میکند.
اگر خیلی ساده و معمولی لباس پوشیده باشید ممکن است که غیرحرفهای یا نهچندان جدی در مورد کاری که میکنید به نظر برسید. برای مثال اگر فرهنگ کاری آن شرکت و یا حتی ذهنیت شخص مدیر استخدام، مشکلی با داشتن آویزهای متعدد در گوش یا صورت، تاتوهای قابل دیدن و یا موهای عجیب و غریب سر و صورت داشته باشد، همین امر میتواند برایتان گران تمام شود. البته گاهی این خطر هم هست که نحوه لباس پوشیدن شما بیش از حد لزوم برای یک کمپانی رسمی یا به عبارتی فرمال باشد.
بنا بر این از قبل از روز مصاحبه خوب تحقیق کنید. طوری لباس روز مصاحبه خود را انتخاب کنید که فقط کمی از لباسی که قرار خواهد شد هر روز در آن کار به تن کنید رسمیتر باشد.
با خود نگویید: من همان کفشهای راحتی پلاستیکی همیشگیام را میپوشم. حالا آنها خواستند خوششان بیاید، نخواستند بدشان بیاید.
برای آشنایی بیشتر در مورد نحوه لباس پوشیدن مناسب اینجا را ببینید.
باید درباره کسی حرف بزنید که برای آن شغل خاص خود را کاندید کرده است
کمی بیشتر درباره خودتان برایمان بگویید.
تقریبا در همه مصاحبههای شغلی کارفرماها برای شکسته شدن فضای سرد موجود به متقاضی این فرصت را میدهند تا کمی بیشتر خود را معرفی کند. توجه داشته باشید که شما قرار نیست دقیقا خودتان را معرفی کنید. بلکه باید درباره کسی حرف بزنید که برای آن شغل خاص خود را کاندید کرده است. بگویید که چطور علائق تخصصیاتان سبب میشود تا بهترین انتخاب برای این پست شغلی باشید. برای این که ببینید خود من موقع مصاحبه با مسئول منابع انسانی وبسایت Workopolis چطور به این سوال پاسخ دادم، اینجا را ببینید.
نگویید: من علاقه زیادی به نوشتن رمانهای عاشقانه دارم. من فقط برای این به این کار احتیاج دارم تا هزینههای زندگیام تامین شود.
چه چیزی باعث شده تا به این کار علاقهمند شوید؟
معمولا کارفرماها به متقاضیانی که به طور خاص به کار کردن در کمپانی آنها علاقه داشته باشند بیشتر توجه نشان میدهند تا کسی که صرفا فقط به دنبال یک کار است. برای کارفرما توضیح دهید که به نظر شما چه چیزی در آن کمپانی و یا شغل بهخصوص جالب است و چرا این شغل باعث هیجان شما میشود.
نگویید: چون به پول احتیاج دارم.
در مورد کمپانی و خدمات و محصولاتش صحبت کنید و بگویید چطور شما میتوانید در این موارد سهیم باشید.
درباره کمپانی ما چه میدانید؟
همان طور که گفتم کمپانیها نیروهایی را ترجیح میدهند که به کار کردن برای آنها علاقه دارند، پس به سراغ کاندیداهایی میروند که تحقیقات لازم را انجام داده باشند. در مورد کمپانی، کاری که میکند و خدمات و محصولاتش صحبت کنید و بگویید که چطور میخواهید شما نیز در این موارد سهیم باشید.
نگویید: خوب، شنیدهام که در حال استخدام نیرو هستید.
مهمترین نقاط قوت شما کدامها هستند؟
این سوال به نظر سوال سادهای میآید. حتما میدانید که در چه کارهایی خوب هستید. اما فقط با ظاهر این سوال برخورد نکنید.
بهتر است شرح وظایف آن شغل را به خوبی مطالعه کنید و یکی از تواناییها و قابلیتهای خودتان را که هماهنگی بیشتری با آن شغل دارد و باعث موفقیت شما در آن خواهد بود برجسته کنید و در موردش حرف بزنید. فقط اطمینان داشته باشید که آنچه میگویید قابلیتی واقعی است. بهتر است ادعای خوب بودن در چیزی را نکنید که حتی روش انجام دادنش را هم نمیدانید. بهتر است برای نشان دادن قابلیتاتان در کار به تعریف یک مورد بپردازید.
نگویید: نقاط قوت من آنقدر زیاد است که نمیدانم کدام را بگویم. من در همه چیز خوب هستم.
ادعای خوب بودن در چیزی را نکنید که حتی روش انجام دادنش را هم نمیدانید.
مهمترین نقاط ضعف شما کدامها هستند؟
وقتی با این سوال مواجه میشوید احساس میکنید به دام افتادهاید چون وقتی پاسخ این سوال را بدهید انگار دارید به چیزی اعتراف میکنید که میتواند نظر کارفرما را در مورد شما منفی کند. اگر بگویید «هیچ نقطه ضعفی ندارم و کامل هستم.» کارفرما خواهد دانست که یا دروغ میگویید یا هیچ شناختی از خودتان ندارید و همان موقع عذرتان را خواهد خواست. پس باید چیزی بگویید.
برای این مورد به یک نقطه ضعف واقعی فکر کنید، چیزی که چندان در کارتان ضروری و تعیینکننده نباشد، و توضیح دهید که چطور از آن آگاه شدهاید و در تلاش برای برطرف کردنش هستید. این پاسخ نشان میدهد که شما خود را میشناسید، به آموختن علاقه دارید و برای بهتر شدن تلاش میکنید.
تیم نویسندگان در این فیلم ویدیویی در مورد نحوه پاسخ دادن به این سوال با هم گفتگو میکنند.
نگویید: من یک معتاد به کار و/ یا فردی کمالگرا هستم.
قسمت دوم این مقاله را اینجا ببینید.
برای دریافت اطلاعات و اخبار درباره «زندگی در کانادا» به کانال ما بپیوندید:
https://telegram.me/RealLifeInCanada
برای مشاهده اصل مطلب (به انگلیسی) در سایت ورکوپلیس اینجا کلیک کنید.