در ادامه سلسله مطالبی با موضوع مهمترین خطاهایی که تازهواردان مرتکب میشوند، قصدم این بود که در این نوبت مطلب را تمام کنم اما حجم زیاد دو خطای دوازده و سیزده سبب شد که پایان این مطلب به قسمت پنجم بکشد که در فاصله 2-3 روز آینده منتشر میشود.
خطای دوازدهم: فقدان انضباط مالی و ولخرجیها بر اساس عادت
یکی از ویژگیهای تازهواردان که بیارتباط با برخی خطاهای قبلی نیست این است که تا مدتها از بابت پیروی از عادات اقتصادی یا غیراقتصادی که با خود از ایران آوردهاند باید برای زندگی در کانادا هزینه اضافی بپردازند. مثلا میبینی دوستی هنوز نرسیده برای خودش و خانمش حساب بانکی در 2-3 بانک بازکرده، 3 مدل کردیت کارت تقاضا کرده، تمام انواع خدمات بانکی از قبیل RESP و TFSA و غیره را گشایش حساب کرده، برای خودش و خانم پلن موبایل گرفته با امکان گفتگو و پیامک نامحدود و چند گیگا دیتا و….و همه این خریدها را قبیل از اینکه توجیه خاصی داشته باشد و تنها به دلیل عادت انجام داده است. مثلا چون در ایران همه موبایل دارند پس باید اینجا هم موبایل داشت با امکانات کامل، چون در ایران هر کس 6-7 مدل حساب قرضالحسنه و سرمایهگذاری و غیره دارد پس اینجا هم باید همینطور عمل کرد و الیآخر. بیتوجه به اینکه آیا تهیه آنها مفید است؟، یا اگر مفید است الان یک ضرورت است؟ چه هزینههای آشکار و پنهانی هم که از بابت هر یک از این خریدها باید امروز و فرداها پرداخت شود. مثلا اگر تازهواردی یک پلن 60 دلاری موبایل با قرارداد سهساله امضا کند معنایش این است که بسته به سرویسدهنده، ممکن است مجبور باشد چیزی بالای 90 دلار در ماه برای آن سه سال پرداخت کند بدون اینکه قادر باشد در این فاصله بدون پرداخت جریمه، قرارداد را فسخ کند. نظیر همین مثال را میتوان درباره خرید بسیاری از امکانات یا سرویسها مرور کرد.
پس لطفا قبل از اینکه برحسب عادات و نیازهای گذشته دست به کارت شوید اندکی تامل کنید. هر خریدی خصوصا اگر رقم آن درشت است یا در قالب قرارداد بلندمدت یک سال به بالا انجام میشود (همان سرویس موبایل به ظاهر 60 دلار در ماه، در یکسال بالای 1000 دلار هزینه روی دست شما میگذارد) را با دقت مظاعف بررسی کنید و قبل از اطمینان از ضرورتش به آن اقدام نکنید. همیشه قبل از خرید هر کالایی با خود این سه پرسش را مرور کنید: اول،«چقدر خرید این کالا ضروری است؟»، دوم «آیا میتوانم برای تهیه آن مدت بیشتری صبر کنم؟» و سوم «آیا جای دیگر یا مدل دیگر یا روش دیگری برای تهیه آن وجود دارد که بتوان آن را اقتصادیتر خرید؟» توجه داشته باشید که اگر شما تنها به همین دلایل بیان شده در مجموع اجاره آپارتمان، موبایل، کیبل و اینترنت، حمل و نقل، و تغییر عادات در خورد و خوراک روزانه، ماهی 500 دلار صرفهجویی کنید (که برخی تا دو برابر این، اضافه خرج میکنند!) در سال اول حضور در کانادا که به نوعی مهمترین سال است، 6000 دلار به خود کمک اقتصادی کردهاید. آنهم در سالی که زمان زیادی از آن را بیکار هستید یا باید کاری با حداقل دریافت را انجام دهید.
پیشتر در این وبلاگ به روشهای دیگر خرید که میتواند سبب صرفهجویی شود اشاره شده و باز هم خواهد شد. همچنین گفتهایم که برخی زمانها (مثلا بازگشایی مدارس یا کریسمس) برای خرید برخی وسایل یا سفارش سرویسها بهتر از زمانهای دیگر هستند چون در آن زمانها پروموشنها و تخفیفهای خیلی بهتری خواهید گرفت. در مورد چیزهایی مثل موبایل هم بهتر است ابتدا خدمات را از شرکتهایی با امکانات محدودتر و بدون نیاز به قرارداد تهیه کنید تا بعد از 3-4 ماه اول و تثبیت شدن اوضاع اولیه دریابید واقعا به چه میزان زمان برای تماس و دیتا احتیاج دارید و معادل همان میزان، امکانات تهیه کنید.
نکته آخری که در باره بحث عادتها باید گفت «اسیر برند بودن است». این موضوع در امریکای شمالی خیلی کمتر و در اروپا خیلی بیشتر وجود دارد اما شخصا هیچ مردمی را بیش از ساکنان خاورمیانه ندیدم که این مقدار اسیر و درگیر بحث برندها و اسامی تجاری باشند. دوستان عزیز تازهوارد! آیفون هم یک آشغال مدرنی است نظیر بقیه آشغالهای مدرن دیگر، حالا برخی از اینها بهتر از برخی دیگرند اما باور کنید در حد نیازهای شما تفاوت عمدهای بین این چیزها نیست. پس قبل از اینکه این قدر در مورد اینکه در این مورد و آن مورد، فلان چیز و بهمان چیز «اند» کارند اغراق و پولتان را تلف کنید، وقت بگذارید تا با چشمان باز خرید کنید. آن وقت نه پول خود را صرف اسامی دهانپرکن خواهید کرد و نه صرف کالاهای ارزان اما بدون کیفیت. همیشه در آن میانه چیزهایی را خواهید یافت که هم برای شما و نیازهایتان کفایت میکنند و هم با خرید آنها در هزینههای شما صرفهجویی خواهد شد.
خطای سیزدهم: بلاتکلیفی بعد از 6 ماه اول/ بلاتکلیفی پس از دو سال اول
قبلا در مورد شتاب بیدلیل در تصمیمگیریهای مهم به عنوان یکی از خطاها سخن گفتهایم. اما این سخن نباید به این معنا باشد که باید امور را به حال خود رها کرد. همانطور که قبلا در خطای پنجم گفتهام، فقدان برنامهریزی روشن هم یکی از خطاهای مهم است و در میان مواردی که باید برای آن برنامه و زمانبندی داشت بحث «چه کارهبودن در کانادا!» شاید از همه مهمتر باشد. منظورم اینجا از چه کارهبودن، صرفا بحث انتخاب شغل نیست. بحث این است که شما چه مسیری را میخواهید ادامه دهید. شما باید قبل از اتمام 6 ماه اول یک نقشه راه برای خود ترسیم کرده باشید که مشخص کند حدودا در سه سال اول چه خواهید کرد و به کجا خواهید رسید. این کاملا شدنی و در عین حال ضروری و لازم است. اگر در رشته تخصصی خود خبره هستید و این رشته هم مورد نیاز جامعه است وضعیت شما به مراتب روشنتر است؛ باید مسیر شغلی خود را بسته به اینکه رگولیتد است یا نیست و میزان آمادگیهای شغلی و زبانی شما چقدر است مشخص کنید.
اما اگر در شغلی تخصص داشتهاید که در کانادا به آن نیاز نیست یا تعداد مشاغلش در ده سال آینده خیلی کمتر از تعداد متقاضیان است و یا اصلا میخواهید مسیر جدیدی را شروع کنید و….به هر حال در 6 ماه اول تکلیف خود را روشن کنید. این کار میتواند از طریق تمرکز روی یک رشته شغلی جدید یا ادامه تحصیل یا ترکیبی از این دو باشد. اگر این کار را انجام ندهید با تداوم بلاتکلیفی، ته کشیدن ذخیره مالی و درگیر شدن طولانی با مشاغل برای بقا، با مشکلات فراوانی روبرو خواهید شد و احساس میکنید فقط درجا میزنید و موفقیتی را جلوی خود نخواهید دید. معمولا بعد از گذشت شش ماه چنانچه وضعیت آینده روشن نشود میزان درگیری و مشاجرات بین زوجها هم افزایش مییابد.
البته مناسبترین کار این است که بخش اصلی بررسیها، مطالعات و تعیین تکلیف را در همان ایران و قبل از لندد شدن انجام دهید و به طور کامل زمینههای لازم را فراهم کنید و در کانادا در فاصله 2 ماه اول تنها به ارزیابی ذهنیتها و برنامههای پیشتر تدارک دیده شده بپردازید. اگر نتیجه برآوردتان این بود که تفاوت عمدهای بین آنچه در ذهن داشتهاید و واقعیت نیست، همان مسیر تدارک دیده شده را با اصلاحات لازم عملیاتی کنید.
همچنین اگر در اندیشه این هستید که لندد شوید و به ایران بازگردید تا «با آمادگی کامل و در یک زمان مناسب بازگردید و این بار بمانید» باید بدانید که تعداد کسانیکه واقعا چنین میکنند بسیار اندک است و بعید است شما هم جزو آن تعداد اندک باشید. معمولا افرادی که برای «کسب آمادگی بیشتر در زمانی بهتر» به ایران بازمیگردند با شرایطی که از نظر میزان آمادگی به مراتب بدتر است (چون با داشتن ویزا و کارت اقامت کانادا دیگر نیازی به تداوم آمادگیهای زبانی و شغلی هم احساس نمیکنند) و در زمانی بسیار نامناسبتر (معمولا چند ماهی مانده به پایان اعتبار پنجساله کارت اقامت) به کانادا بازمیگردند تا در شرایطی پادرهوا و پراسترس با کلی پروندههای بازمانده در ایران ببینند باید چه کنند و معمولا هم دنبال روشهای متقلبانه و دردسرساز خواهند رفت و طعمه خوبی برای شیادان خواهند شد. برای اینکه چنین نشود اگر واقعا لازم است به ایران بازگردید حتما با جدیت بیشتری به آمادگی زبانی و شغلی ادامه دهید و زمان حضور در ایران را نه فرصتی برای ارتقا کیفیت زندگی، درآمد بیشتر و نظایر اینها بلکه دوره زمانی برای آمادگی برای کانادا بدانید و سعی کنید هر طور هست تا قبل از پایان دو سال از زمان لندد شدن برای آغاز اقامت دائم خود به کانادا بازگردید. اگر چنین نکنید احتمال به وقوع پیوستن سناریوی پیشتر بیان شده، فوقالعاده بالا میرود و حفظ اقامت کانادا خود به یک معضل جدی تبدیل خواهد شد.
ادامه دارد…
15 خطای عمده و ویرانگر مهاجران تازهوارد – قسمت اول
مشاهده روزانه یا مطالعه درباره مهاجران تازهوارد سبب شد در یک سری مطلب، خطاهای مرسوم این گروه را که بعضا در نوشتههای دیگران و خودم منعکس شده مرور کنم تا شاید این دوستان با اجتناب از آنها بتوانند مهاجرت موفقتری را تجربه کنند.
15 خطای عمده و ویرانگر مهاجران تازهوارد – قسمت دوم
در ادامه مطلب بررسی مهمترین خطاهایی که مهاجران تازهوارد مرتکب میشوند به سه مورد دیگر میپردازم. در قسمت اول به عدم آمادگی، اختلاف میان زوجها، انتخاب شهر غلط، تصمیمات عجولانه و فقدان برنامهریزی پرداختیم.
15 خطای عمده و ویرانگر مهاجران تازهوارد- قسمت پنجم/پایانی
در اینجا آخرین بخش از مجموعه مباحث با عنوان «15 خطای عمده تازهواردان» که بسیار مورد استقبال و توجه دوستان مخاطب قرار گرفته بود ارائه میشود. خطای چهاردهم: افراط و تفریط در ارتباط با کالاهای فرهنگی فارسی و جامعه ایرانی جامعه ایرانیان نظیر برخی جوامع قومی جوانتر در کانادا دو سر افراط و تفریط دارد…
۱۵ خطای عمده و ویرانگر مهاجران تازهوارد- قسمت سوم
با تشکر از کامنتهای پرمحبت دوستان، در ادامه دو قسمت از سلسله مطالب بررسی مهمترین خطاها و اشتباهاتی که مهاجران تازهوارد مرتکب میشوند (قسمت اول و قسمت دوم) به سه مورد دیگر میپردازم. امید که این مطالب بکار دوستان بیاید. همچنان که پیشتر اشاره کردم برخی از این موارد در نوشتههای دیگر هم آمده اما…